اواز ماه

ادبی

اواز ماه

ادبی

اندوه راز تنهایی شب

می نشیند بر دل ماه

بدین سان هر سحر جرات هم اغوشی خورشید را

بر ستاره های دل پاره پاره اش

می فشاند بر سر ما

تا بخواند شعر سفر

تا بگوید اشنایی نیست تنها ره عشق......

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد