اواز ماه

ادبی

اواز ماه

ادبی

...

 می رسم از گونه ی دشت جنون

 به لب جاده ی عشقی رام

 چه صورت زشتی دارد احساس

 من کوه یخم

 کس نداند در دلم چه اتش ها نهفته

 مسافر قطبی

 دودست خیره و گرز تلافی

 دریوزه ی لمسی هرز

 به بهانه ی باد شمال و هزار راه و بی راه نگفته

 می برد مرا تا احیای رویاها

 اب می شوم من از من

 جاری میشوم از ورای یک حادثه

 سیل دل اب شده و رنگ و روی رفته

 نمایش ننگین گرگی در لباس یک میش

 اب می شوم من از من

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد