رنگ ها در همایشی مستور به بی رنگی سپید دل می بازند و بطن روشن سپیدش سرشار از وارنگ هفت رنگ......
ادم های همدل و مرغان هم اهنگ.....
*******************************************
کوچه های سپید و زمین باران خورده ی لی لی
تور ماهیگیر نبضش خشک و بی صید است
دریا گردان حیاتش ،دور و رویایی
هیچ کس نیست که تو را فریاد زند
یا دستی که برد قلبت را در شبی گنگ و مهتابی
نه حتی ماهی که اواز بخواند در اوج
از ستاره های روشن ، کرانه های نیلی
نه همایشی سپید بر پاره های زرد حیا
انچه می خواند
عشق نامه های قرمز گرگ و سگ های تازی
** ** **
جایی در وارنگ های نه هفت رنگ و بل هفتاد رنگ
در فراسوی واقعه ی اعلا ترین بنده ی بی پرده
انچه چشم میزند
افسانه ی دست های موازی
یاد واره ی چشم های صورتی
جای هرچه سپید و سپید ،مرغان همدل
رقص گرگ ها و لکه های ننگ صورتی