اواز ماه

ادبی

اواز ماه

ادبی

حجر بن عدی

و ماه چه دردمندانه بر فراز تاریکی این مهد غریب٬ غربت نور...مرگ خاموش حقیقت یگانه در بیهودگی تکثر....نجابت عاشقی که استیصالش حجم یک فریاد است..... 

همه و همه ی زجه های تلخ را دید و نشکست... 

 ................. 

تلاطم زایش و خواهش

ادمکانی زاییده ی هوس

سی مرغان پر در گل

فرشتگان بال سوخته ی در قفس

اری همه اینانند سرایندگان تاریخ

سواران صلح گوی جنگ رس

ریشه های سوخته ی نیرنگ برادر

قابیل زادگان زخم خورده ی سمی

مسافران خوش خیال کاروان بی جرس

مشتریان دروغ و نیرنگ و تلافی

غریبگان زمین پرست دنیا مست 

 تشنگان تشویش کودکان بی کس

گرگان در کمین گل بانوی بی همنفس

عجوزگان شب پرست شیطان هوس

اری همه اینانند ادم و ادم

رفت و امد پی گیر هستی و نیستی

خوبان مطرود و بدان فریاد رس

و زمین می گردد و زمان می خواند

اواز ممتد ادمکان زاییده ی هوس 


وای بر دنیا زده هایی که به نام اسلام به بارگاه و پیکر صحابه ی پیامبر هم توهین کردند.... 

و شرم بر اون هایی که می بینند و باز هم فکر میکنند همزیستی با شیاطین حی و حاظر براشون هم دین داره هم دنیا....که چه بسا هیچ کدوم رو نخواهد داشت 

وای به ساکتینی که اگر یک بنای تاریخی ترک بر می داشت اسمون و زمین رو به هم می دوختن از کمپین و امضا و اعتصاب ولی امروز روزهاست که دم نمی زنند به ترس اینکه شاید از کلاس و پزشون چیزی کم شه.... 

نبش قبر حجر بن عدی داغ ننگیست بر پیشانی معتقدین به پلورالیسم و اخلاق محوری بی دین که هم کیشانشون این حادثه رو رقم زدند.... 

حقیقت فریب

قصد من فریب خودم نیست
اما ایینه فریبم میدهد بی مهابا...
در هر نظر ...
من ادمم