دور میشوم
از هرانچه که داشته ام
تا هرانچه نخواهم داشت
.............
مردها.. زره پوشان رویا
سربازان راستین کابوس ها
زن ها..عفیفه های چروکیده
روسپیان ماه پوشیده
مادری که سیاه می دوشید
کودکی که تا ستاره ی نیرنگ ها شدن می نوشید
لالایی رگباری که می غرید
ضجه های نو پایی که می خندید
روز های فرهنگ و مدرنیته
جنگ در شولای فریب عفریته
...............
........................
این است منشور بشریت
تسلسل روز های بدویت
excellent
نگاه خاص و عجیبی دارید..به کودک..مادر..مردها..زن ها..آدم ها..و همچنین خود..
سلام و یادی از شما
سلام
چقدر زیبا بود....
موفق باشید